هدر اصلی سایت

مقالات

نظر حضرتعالی در مورد حوزه های علمیّه چیست؟ آیا به روش سنتی اداره شود یا وابسته به دولت؟

مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سیدعلی محمد دستغیب  ۱۳۹۴/۰۸/۳۰
نظر حضرتعالی در مورد حوزه های علمیّه چیست؟ آیا به روش سنتی اداره شود یا وابسته به دولت؟
حوزه نمی‌تواند وابسته به قدرتی جز قدرت حضرت حقّ باشد؛ که در هر حالی خدا را حاضر و ناظر بداند؛ در غیر این صورت این حوزه غیر مستقلّ به انحراف کشیده می‌شود و اگر با حسن ظنّ نگاه کنیم، این حوزه دائماً در حال تقلید است.
بسمه تعالی
محضر مبارک حضرت آیت الله حاج سیّد علی محمّد دستغیب(مدّ ظلّه)
سلام علیکم
لطفاً بفرمایید نظر حضرتعالی راجع به حوزه‌های علمیّه چیست؟ آیا به روش سنّتی و مستقل اداره شود بهتر است یا به روش اهل سنّت که وابسته به دولت است؟
 
بسم الله الرحمن الرحیم
تبلیغ یعنی رساندن احکام الهی و سنّت شریف حضرت ختمی مرتبت(صلّی الله علیه و آله) و این مختص و منحصر به زبان و مکان و زمان خاص نیست. البته مبلّغ باید معلومات خود را ابلاغ نماید؛ نه مظنون و متخیّل خود را. نتیجه‌ی عالیه‌ی علم، تبلیغ است؛ چنانچه وظیفه انبیاء(ع) تبلیغ بوده. وعظ و خطابه با مقدّمات، اعمّ از معلومات و مظنونات مرتّب می‌شود، امّا تبلیغ، اخصّ و منحصر است به مقدّمات معلومه، لهذا فرمودند: «و ما علی الرسول إلّا البلاغ المبین». (سوره‌ی نور، آیه‌ 54)
رسول خدا(ص) اخصّ از خطیب و واعظ است و وظایف وی مبتنی بر علمِ تنها می‌باشد و با ظنّ حرکت نمی‌کند. محرّک رسول خدا(ص) در تبلیغاتش، علم اوست و با مظنون تبلیغ نمی‌نماید؛ زیرا شخص ظان، مقدورش نیست تا مطلبی را که نزد خودش مظنون است، معلومِ دیگران قرار دهد؛ لهذا مبلّغین چون صاحب علم و یقین هستند، نباید در موارد غیر ملائم بترسند و در مقام تبلیغ، سستی بورزند. قال الله تبارک و تعالی: «الذین یبلّغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون أحداً إلّا الله و کفی بالله حسیباً». (سوره احزاب، آیه 39) «کسانی که پیام‌های خداوند را ابلاغ می‌کنند و از او می‌ترسند و به جز او از احدی نمی‌ترسند و برای حسابرسی، خداوند کفایت می‌کند».
امّا ابلاغ معلوم از چه ناحیه‌ای باید صورت بگیرد؟ آنچه مسلّم و تاریخ گواه آن بوده و موجب افتخار می‌باشد، حوزه‌های علمیّه است؛ که به تعبیر بسیار خوب می‌توان گفت: «حوزه عبارت است از مجمع طلّاب معارف و علوم و حدود اسلامی». البته اداره نمودن چنین جمعیّتی از اعظم اعمال قربی و مقبول درگاه خداوند و موجب بقا و ابقای احکام قرآن خداوند و سنّت حضرت ختمی مرتبت(ص) و آل مطهّر ایشان، بالاخصّ حفظ ایتام آل محمّد(ع) و حفظ فطرت و نفوس خلق بالنّسبة به مبدأ اجل و معارف مبدأ اجل و معرفت چهارده معصوم(ع) و تبلیغ ولیّ اعظم خداوند، یعنی حضرت امام زمان(عج) و رسیدن به مرتبه نیابت عامّه حضرت بقیّة الله العظمی(عج) و تبلیغ قرآن و دین در جمیع جهات و حفظ نمودن و مسلمین را از چنگال اجانب و چپاول بی‌دینان دور نمودن، همانگونه که از مرحوم حضرت امام خمینی و آیت الله میرزا محمّد حسن شیرازی و آیت الله میرزا محمّد تقی شیرازی(قدّس الله اسرارهم) ظاهر گردید. پس چنین مجمع و مجتمعی که موجب تمام برکات خداوند عالم است، در نزد او بسیار محترم و معزّز می‌باشد؛ و با اطمینان می‌توان گفت: مرتبه و رفعت مقام چنین جمعیّتی پس از چهارده معصوم(ع) و شهدا در نزد خداوند از سایر مسلمین برتر خواهد بود.
حوزه باید به نحو ایجاب جزئی، متّصف به اوصاف حضرت خلیل الرحمن و حضرت ختمی مرتبت باشد و در مرتبه‌ی اُولی: باید معنای «لا حول و لا قوّة إلّا بالله» را یافته باشد و خودش را شریک در حول و قوّه خداوند نداند، بلکه مدیر حقیقی را خداوند بداند و خودش را به توفیق پروردگارش موظّف به این وظیفه بداند.
ثانیاً: یقین حوزه به حضور ساحت قدس ربوبی به نحوی باشد که خداوند را حاضرتر از طلّاب حوزه بداند.
ثالثاً: حوزه باید همچون حضرت هود(ع) خداوند را وکیل خودش قرار دهد. «إنّی توکّلت علی الله» (سوره‌ی هود، آیه‌ی 56) که وکیل قرار دادن خداوند، وجوبش فطری و عقلی است.
رابعاً: حوزه باید شرح صدر داشته باشد تا مهمّات به سهولت حل شود.
پس چنین حوزه‌هایی با این خصوصیّات که گفته شد (که حوزه‌ی علمیّه خداوند را وکیل خودش قرار دهد و اوصاف حضرت خلیل الرّحمن(ع) و رسول خدا(ص) را داشته باشد و خدا را تکیه‌گاه خود قرار دهد و خدا را حاضر و ناظر دانسته و کارها را تماماً برای رضایت او انجام دهد و سعه صدر داشته باشد) صاحب اصلی‌اش امام زمان(عج) بوده و حضور ایشان در تمام ابعاد آن، روشن و به هیچ عنوان غافل از آن نمی‌باشد، چون ایشان از طرف خداوند مأمورند که دانشجویان و طالبین واقعی معرفت خداوند و ائمّه هدی را به مقصود و مقصد برسانند حسب توان و تقاضای طالبین.
همان طور که خداوند این مخلوقات را خلق فرموده، بر خود فرض کرده که رزق آنها را در هر جای عالم باشد برساند. قال الله تعالی: «یا بنیّ إنّها ان تک مثقال حبّة من خردل فتکن فی صخرة أو فی السموات أو فی الأرض یأت بها الله إنّ الله لطیف خبیر». (سوره لقمان، آیه 16) «ای فرزند! اگر روزی به اندازه‌ وزن دانه‌ای از خردل در صخره‌ای یا در آسمان‌ها و یا در زمین باشد، خداوند آن را می‌آورد که خداوند لطیف و خبیر است» که بنابر آن چه در تفسیر علیّ بن ابراهیم قمی وارد شده، منظور از «یأت بها الله» رزق و روزی آدمی است که بر خداوند واجب می‌باشد.
و چگونه از طالبین علم غافل است و حال آن که معصوم(ع) فرموده: «إنّ الله یحبّ بغاة العلم». (خداوند طالبین علم را دوست دارد) حال با این همه توصیف و تکریم حضرت حقّ نسبت به کسانی که سبب‌ساز را می‌بینند و به او رجوع می‌کنند و غیرسوزی و بی‌نیازی نسبت به مخلوقات دارند، چگونه خداوند راضی می‌شود چنین بندگانی که مأمور ابلاغ رسالت انبیاء می‌باشند، گرفتار قبله‌های متفاوت نموده و آنها را به این و آن محتاج نماید؟! هرگز چنین نیست و او طالبین حقیقت را رها نمی‌کند. پس لازمه‌ی حرکت در این مسیر، استقلال فکر و شجاعت در رأی و باز بودن نظر در تمام علوم کسب شده، آن هم بر طبق قرآن و سنّت رسول خدا(ص) می‌باشد و اگر این معنا از طالبین معرفت و دانشجویان علوم اسلامی گرفته شود، این مسیر معلوم نیست به کجا انجامد.
دنیا از حوزه علمیّه می‌ترسد، از فیضیّه می‌ترسد، چون به هیچ وجه راضی نیستند یک لحظه استقلال فکری و اجتماعی و علمی را که در حوزه علمیّه با آن همه تهذیب نفس گذرانده‌اند، معامله کنند. شما به خوبی دیدید بیش‌تر این آقایان مبارز و مجاهد، از همین حوزه‌های علمیّه فیضیّه و دیگر حوزه‌هایی که در آن تهذیب نفس و پرستش واقعی حضرت حقّ بود برخاستند، لذا تمام همّ و غمّ و فکر دنیا در این مسأله جمع شده که باید این حوزه‌ها را جمع کرد یا لااقل کنترل نمود. حال ملاحظه می‌کنید اگر این حوزه‌ها از استقلال رأی و فقاهت و اجتهاد خارج شود، یعنی گفته شود که چنین کنید و چنان کنید، چه طور می‌توان توقّع داشت که دانشجو بتواند در مقابل ظلم بایستد؟! این دانشجو که قدرت علمی از خود ندارد، چون دائماً مقلّد بی چون و چرا بوده و به دنبال استراحت و پرداختن به نقل قول‌ها بوده است. دایره‌ی اجتهاد برای این دانشجو از اوّل بسته بوده، چون تماماً به امر و نهی مبتلا بوده، پس دیگر از این حوزه‌های وابسته به قدرت چه انتظاری می‌توان داشت؟ چه طور بتوانند جوابگوی مشکلات و معضلات جامعه باشند؟ چه طور می‌توان رفع شبهه کرد؟ اینها که نمی‌توانند معلوم خودشان را بگویند، چون قبله‌ی آنها از قبله‌ی اهل خرد و اجتهاد جدا است.
لذا حوزه نمی‌تواند وابسته به قدرتی جز قدرت حضرت حقّ باشد؛ که در هر حالی خدا را حاضر و ناظر بداند؛ در غیر این صورت این حوزه غیر مستقلّ به انحراف کشیده می‌شود و اگر با حسن ظنّ نگاه کنیم، این حوزه دائماً در حال تقلید است و آثار آن تبعیّت بی چون و چرا است و رضایت حضرت حقّ و امام زمان(عج) در آن نیست، چون ملاک، ابلاغ حقّ و معلوم است، این شخص گرفتار، چطور اظهار معلوم کند؟!