هدر اصلی سایت

ارث زن و شوهر

مسأله 2869 - زن و شوهر در ازدواج دائم با وجود جمیع طبقات سه‏گانه که گفته شد از یکدیگر ارث مى‏برند و وجود هیچ یک از این طبقات مانع ارث بردن آنها از یکدیگر نمى‏شود.

 مسأله 2870 - اگر زنى بمیرد و اولاد نداشته باشد، نصف همه مال را شوهر و بقیه را ورثه دیگر مى‏برند و اگر از آن شوهر یا از شوهر دیگر اولاد داشته باشد، چهار یک همه مال را شوهر و بقیه را ورثه دیگر مى‏برند.

 مسأله 2871 - اگر مردى بمیرد و اولاد نداشته باشد، چهار یک مال او را زن و بقیه را ورثه دیگر مى‏برند و اگر از آن زن یا زن دیگر اولاد داشته باشد، هشت یک مال را زن و بقیه را ورثه دیگر مى‏برند و زن از همه اموال منقول ارث‏برد ولى از زمین و قیمت آن ارث نمى‏برد و نیز از خود هوایى ارث نمى‏برد مثل بنا و درخت و فقط از قیمت هوایى ارث مى‏برد.

 مسأله 2872 - اگر زن غیر از شوهر وارثى نداشته باشد همه مال به شوهر مى‏رسد، امّا اگر شوهر بغیر از زن وارثى ندارد زن تنها سهم خود را که یک چهارم است مى‏برد و بقیه بنابر اقوى از آن امام است.

 مسأله 2873 - زن و شوهر در ازدواج موقّت از یکدیگر ارث نمى‏برند مگر اینکه در ضمن عقد موقّت ارث بردن شرط شده باشد، بنابراین هرکدام که چنین شرطى براى او شده از دیگرى ارث مى‏برد، امّا در هر صورت ارث بین پدر و فرزند یا مادر و فرزند ثابت است.

 مسأله 2874 - اگر زن بخواهد در چیزى که از آن ارث نمى‏برد تصرّف کند، باید از ورثه دیگر اجازه بگیرد. و نیز ورثه تا سهم زن را نداده‏اند، بنابر احتیاط واجب نباید در بنا و چیزهایى که زن از قیمت آنها ارث مى‏برد بدون اجازه او تصرّف کنند و چنانچه پیش از دادن سهم زن، اینها را بفروشند در صورتى که زن معامله را اجازه دهد، صحیح وگرنه نسبت به سهم او باطل است.

 مسأله 2875 - اگر بخواهند بنا و درخت و مانند آن را قیمت نمایند باید حساب کنند که اگر آنها بدون اجاره در زمین بمانند تا از بین بروند، چقدر ارزش دارند و سهم زن را از آن قیمت بدهند.

 مسأله 2876 - مجراى آب قنات و مانند آن حکم زمین را دارد و آجر و چیزهایى که در آن به کار رفته، در حکم ساختمان است و از آب قنات زن ارث مى‏برد.

 مسأله 2877 - اگر میّت بیش از یک زن داشته باشد، چنانچه اولاد نداشته باشد، چهار یک مال و اگر اولاد داشته باشد، هشت یک مال به شرحى که گفته شد، به طور مساوى بین زنهاى عقدى او قسمت مى‏شود، اگرچه شوهر با هیچ یک از آنان یا بعض آنان نزدیکى نکرده باشد. ولى اگر در مرضى که به آن مرض از دنیا رفته زنى را عقد کرده و با او نزدیکى نکرده است، آن زن از او ارث نمى‏برد و حقّ مهر هم ندارد.

 مسأله 2878 - اگر زن در حال مرض، شوهر کند و به همان مرض بمیرد، شوهرش اگرچه با او نزدیکى نکرده باشد، از او ارث مى‏برد.

 مسأله 2879 - اگر زن را به ترتیبى که در احکام طلاق گفته شد، طلاق رجعى‏بدهند و در بین عدّه بمیرد، شوهر از او ارث مى‏برد. و نیز اگر شوهر در بین عدّه زن بمیرد، زن از او ارث مى‏برد ولى اگر بعد از گذشتن عدّه رجعى‏یا در عدّه طلاق بائن یکى از آنان بمیرد، دیگرى از او ارث نمى‏برد.

 مسأله 2880 - اگر شوهر در حال مرض، عیالش را طلاق دهد و پیش از گذشتن دوازده ماه هلالى بمیرد، زن با سه شرط از او ارث مى‏برد.

 اوّل: آن که در این مدّت شوهر دیگر نکرده باشد.

 دوم: بواسطه بى میلى به شوهر، مالى به او نداده باشد که به طلاق دادن راضى‏شود. بلکه اگر چیزى هم به شوهر ندهد ولى طلاق به تقاضاى زن باشد، باز هم ارث بردنش اشکال دارد.

 سوم: شوهر در مرضى که در آن مرض زن را طلاق داده، بواسطه آن مرض یا به جهت دیگرى بمیرد، پس اگر از آن مرض خوب شود و به جهت دیگرى از دنیا برود، زن از او ارث نمى‏برد مگر اینکه مرگ شوهر قبل از اتمام عده طلاق رجعى باشد.

 مسأله 2881 - لباسى که مرد براى پوشیدن زن خود گرفته اگرچه زن آن را پوشیده باشد، بعد از مردن شوهر، جزء مال زن است مگر اینکه ثابت شود قصد تملیک نکرده.

 مسأله 2882 - قرآن و انگشتر و شمشیر میّت و لباسى را که پوشیده یا براى پوشیدن گرفته و دوخته است اگرچه نپوشیده باشد مال پسر بزرگتر است و اگر میّت از این چهار چیز بیشتر از یکى دارد، مثلاً دو قرآن یا دو انگشتر دارد بنابر احتیاط واجب پسر بزرگتر با دیگر ورثه مصالحه کند.

 مسأله 2883 - اگر پسر بزرگ میّت بیش از یکى باشد مثلاً از دو زن او در یک وقت دو پسر به دنیا آمده باشد، باید لباس و قرآن و انگشتر و شمشیر میّت را به طورى مساوى بین خودشان قسمت کنند.

 مسأله 2884 - اگر میّت بدهى داشته باشد، چنانچه بدهى او به اندازه مالش یا زیادتر باشد، باید چهار چیزى هم که مال پسر بزرگتر است و در مسأله پیش گفته شد، براى بدهى او بدهند و اگر بدهیش کمتر از مال او باشد بنابر احتیاط واجب باید از آن چهار چیزى هم که به پسر بزرگتر مى‏رسد به نسبت به قرض او بدهند مثلاً اگر همه دارایى او شصت تومان است و به مقدار بیست تومان آن از چیزهایى است که مال پسر بزرگتر است و سى تومان هم قرض دارد بنابر احتیاط واجب پسر بزرگ باید به مقدار ده تومان از آن چهار چیز را بابت قرض میّت بدهد.

 مسأله 2885 - اگر میّت کافر باشد و تمام ورثه نیز کافر باشند طبق احکام ارث از او ارث مى‏برند، امّا اگر در بین ورثه او شخص مسلمانى باشد تمام ارث به شخص مسلمان مى‏رسد و هیچ یک از کفّار ارث نمى‏برند. همچنین است اگر میّت مسلمان باشد و در ورثه او، هم مسلمان و هم کافر باشد تنها مسلمان از او ارث مى‏برد. امّا اگر در ورثه میّت مسلمان، شخص مسلمانى وجود نداشت مال میّت مسلمان در اختیار مجتهد جامع الشرایط قرار مى‏گیرد.

 مسأله 2886 - اگر کسى یکى از خویشان خود را عمداً و بناحق بکشد، از او ارث نمى‏برد ولى اگر از روى خطا باشد مثل آن که سنگ به هوا بیندازد و اتّفاقاً به یکى از خویشان او بخورد و او را بکشد از او حتّى از دیه‏اش ارث مى‏برد.

 مسأله 2887 - هرگاه بخواهند ارث را تقسیم کنند در صورتى که میّت بچّه‏اى داشته باشد که در شکم مادر است و در طبقه او وارث دیگرى هم مانند اولاد و پدر و مادر باشد براى بچّه‏اى که در شکم است که اگر زنده به دنیا بیاید ارث مى‏برد، سهم دو پسر را کنار مى‏گذارند. ولى اگر احتمال بدهند بیشتر است مثلاً احتمال بدهند که زن سه بچّه حامله باشد، سهم سه پسر را کنار مى‏گذارند و چنانچه مثلاً یک پسر یا یک دختر به دنیا آمد، زیادى را ورثه بین خودشان تقسیم مى‏کنند.

 مسأله 2888 - شخص مفقود الاثرى که زنده بودنش معلوم نیست و ورثه متموّلى هم دارد حاکم شرع مال را بین آنها تقسیم مى‏کند، امّا اگر شخص زنده بود و برگشت کسانى که از او به فرض اینکه مرده ارث برده‏اند، باید مال را به او برگردانند. امّا اگر شخص مفقود ورثه متموّلى نداشت حاکم شرع چهار سال پیگیرى شخص مفقود الاثر را مى‏کند و بعد از آن مال را تقسیم مى‏کند و در این چهار سال حاکم باید کارى کند که از ارزش مال کم نشود.

 مسأله 2889 - اگر چند نفر که هر کدام وارث دیگرى است با هم مثلاً زیر آوار بمانند در صورتى که معلوم نباشد کدام زودتر مرده هر کدام از دیگرى ارث مى‏برد. ولى اگر معلوم شود که کدام زودتر مرده کسى که دیرتر مرده ارث مى‏برد.