هدر اصلی سایت

مواردی که انسان می‌تواند معامله را به هم بزند

مسأله 2197 - حقّ به هم زدن معامله را «خیار» مى‏گویند و خریدار و فروشنده در دوازده صورت مى‏توانند معامله را به هم بزنند:

 اوّل: آن که از هم جدا نشده باشند هر چند مجلس معامله را ترک گفته باشند و این خیار را «خیار مجلس» مى‏گویند.

 دوم: آن که مغبون شده باشند «خیار غَبن».

 سوم: در معامله قرارداد کنند که تا مدّت معیّنى هر دو یا یکى از آنان بتوانند معامله را به هم بزنند «خیار شرط».

 چهارم: فروشنده یا خریدار، مال خود را بهتر از آنچه هست نشان دهد و طورى کند که قیمت مال در نظر طرف مقابل زیاد شود «خیار تدلیس».

 پنجم: فروشنده یا خریدار شرط کند که کارى انجام دهد، یا شرط کند مالى را که مى‏دهد وصف خاصى داشته باشد و به آن شرط عمل نکند که در این صورت، دیگرى مى‏تواند معامله را به هم بزند «خیار تخلّف شرط».

 ششم: در جنس یا عوض آن عیبى باشد و قبلاً اطّلاع نداشته باشند، «خیار عیب».

 هفتم و هشتم: معلوم شود مقدارى از جنسى را که فروخته‏اند، مال دیگرى است، که اگر صاحب آن به معامله راضى نشود، خریدار مى‏تواند معامله را به هم بزند یا پول آن مقدار را از فروشنده بگیرد و نیز اگر معلوم شود مقدارى از چیزى را که خریدار عوض قرار داده، مال دیگرى است و صاحب آن راضى نشود، فروشنده مى‏تواند معامله را به هم بزند، یا عوض آن مقدار را از خریدار بگیرد، که اگر مال دیگرى با مال او ممزوج شده است به نحوى که اشاعه حاصل شده باشد «خیار شرکت» و اگر مال دیگرى جدا بوده «خیار تبعّض صفقه».

 نهم: فروشنده خصوصیّات جنس معیّنى را که مشترى ندیده به او بگوید، بعد معلوم شود طورى که گفته نبوده است یا قبلاً دیده و حالا معلوم شده که تغییر کرده و آن خصوصیّات سابق را ندارد. که در این صورت مشترى مى‏تواند معامله را به هم بزند و نیز اگر مشترى خصوصیّات عوض معیّنى را که مى‏دهد بگوید، بعد معلوم شود طورى که گفته نبوده است، فروشنده مى‏تواند معامله را به هم بزند «خیار رؤیت».

 دهم: مشترى پول جنسى را که نقد خریده، تا سه روز ندهد و فروشنده هم جنس را تحویل ندهد که اگر مشترى شرط نکرده باشد که دادن پول را تأخیر بیندازد و شرط تأخیر جنس هم نشده باشد، فروشنده مى‏تواند معامله را به هم بزند ولى این در صورتى است که فروشنده خریدار را در پرداخت پول مهلت داده باشد، ولى تعیین مدّت نکرده باشد و امّا اگر او را اصلاً مهلت نداده باشد، مى‏تواند با اندکى تأخیر در پرداخت پول معامله را به هم بزند و اگر بیش از سه روز مهلت داده باشد، نمى‏تواند تا تمام شدن مدّت، معامله را به هم بزند. و اگر جنسى را که خریده مثل بعضى از میوه‏ها باشد که اگر یک روز بماند ضایع مى‏شود، چنانچه تا شب پول آن را ندهد و شرط نکرده باشد که دادن پول را تأخیر بیندازد و شرط تأخیر جنس هم نشده باشد، فروشنده مى‏تواند معامله را به هم بزند «خیار تأخیر».

 یازدهم: حیوانى را خریده باشد، که خریدار تا سه روز مى‏تواند معامله را به هم بزند و اگر در عوض حیوانى که خریده، حیوان دیگرى داده باشد، فروشنده هم تا سه روز مى‏تواند معامله را به هم بزند «خیار حیوان».

 دوازدهم: فروشنده نتواند جنسى را که فروخته تحویل دهد، مثلاً اسبى را که فروخته فرار نماید که در این صورت معامله باطل است و مشترى مى‏تواند پول خود را پس بگیرد «خیار تعذّر تسلیم». و احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.

 مسأله 2198 - اگر خریدار قیمت جنس را نداند، یا در موقع معامله غفلت کند و جنس را گرانتر از قیمت معمولى آن بخرد، چنانچه به قدرى گران خریده که مردم او را مغبون مى‏دانند و به کمى و زیادى آن اهمّیت مى‏دهند، مى‏تواند معامله را به هم بزند البته به شرطى که غبن تا زمان به هم زدن معامله باقى باشد وگرنه حقّ خیار محلّ اشکال است و نیز اگر فروشنده قیمت جنس را نداند، یا موقع معامله غفلت کند و جنس را ارزانتر از قیمت آن بفروشد در صورتى که مردم به مقدارى که ارزان فروخته اهمّیت بدهند و او را مغبون بدانند، مى‏تواند معامله را به هم بزند.

 مسأله 2199 - در معامله بیع شرط، که مثلاً خانه‏اى را به قیمت کمتر مى‏فروشند و قرار مى‏گذارند که اگر فروشنده سر مدّت، پول را بدهد بتواند معامله را به هم بزند، در صورتى که خریدار و فروشنده قصد خرید و فروش واقعى داشته باشند معامله صحیح است.

 مسأله 2200 - در معامله بیع شرط اگرچه فروشنده اطمینان داشته باشد که هرگاه سر مدّت پول را ندهد، خریدار ملک را به او مى‏دهد معامله صحیح است، ولى اگر سر مدّت پول را ندهد، حق ندارد ملک را از خریدار مطالبه کند و اگر خریدار بمیرد، نمى‏تواند ملک را از ورثه او مطالبه نماید.

 مسأله 2201 - اگر چاى اعلا را با چاى پست مخلوط کند و به اسم چاى اعلا بفروشد و مشترى خبر نداشته باشد، وقتى که متوجّه شود، مى‏تواند معامله را به هم بزند.

 مسأله 2202 - اگر خریدار بفهمد مال معیّنى را که گرفته عیبى، چنانچه آن عیب پیش از معامله در مال بوده و او نمى‏دانسته، مى‏تواند معامله را به هم بزند و آن مال را به فروشنده برگرداند. و چنانچه برگرداندن ممکن نباشد، مثلاً در آن مال تغییرى حاصل شده یا تصرّفى که مانع از رد است نموده باشد (مانند این که آن را فروخته یا اجاره داده باشد یا پارچه را بریده یا دوخته باشد) در این صورت فرق قیمت سالم و معیوب آن را معیّن کند و به نسبت تفاوت قیمت سالم و معیوب از پولى که به فروشنده داده پس بگیرد مثلاً مالى را که به چهار تومان خریده، اگر بفهمد معیوب است، در صورتى که قیمت سالم آن هشت تومان و قیمت معیوب آن شش تومان باشد، چون فرق قیمت سالم و معیوب یک چهارم باشد، مى‏تواند یک چهارم پولى را که داده یعنى یک تومان از فروشنده بگیرد.

 مسأله 2203 - اگر فروشنده بفهمد در عوض معیّنى که مالش را به آن فروخته عیبى هست چنانچه آن عیب پیش از معامله در عوض بوده و او نمى‏دانسته مى‏تواند معامله را به هم زده و آن عوض را به صاحبش برگرداند و چنانچه از جهت تغییر یا تصرّف نتواند برگرداند مى‏تواند تفاوت قیمت سالم و معیوب را به دستورى که در مسأله پیش گفته شد بگیرد. امّا اگر معامله به عوض کلّى بوده مى‏تواند آن را پس بدهد و عوض سالم را مطالبه نماید.

 مسأله 2204 - اگر بعد از معامله و پیش از تحویل گرفتن مال عیبى در آن پیدا شود، خریدار مى‏تواند معامله را به هم بزند و نیز اگر در عوض مال بعد از معامله و پیش از تحویل گرفتن، عیبى پیدا شود، فروشنده مى‏تواند معامله را به هم بزند و اگر بخواهند تفاوت قیمت بگیرند در صورت عدم امکان رد، جایز است.

 مسأله 2205 - اگر بعد از معامله عیب مال را بفهمد و فوراً معامله را به هم نزند، دیگر حقّ به هم زدن معامله را ندارد مگر آن که جاهل به مسأله باشد که وقتى فهمید، مى‏تواند معامله را به هم بزند.

 مسأله 2206 - هرگاه بعد از خریدن جنس عیب آن را بفهمد، اگرچه فروشنده حاضر نباشد، مى‏تواند معامله را به هم بزند و به دیگران اطّلاع دهد که معامله را فسخ کرده است.

 مسأله 2207 - در چهار صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبى دارد نمى‏تواند معامله را به هم بزند، یا تفاوت قیمت بگیرد:

 اوّل: آن که موقع خریدن، عیب مال را بداند.

 دوم: به عیب مال راضى شود.

 سوم: در وقت معامله بگوید: اگر مال عیبى داشته باشد، پس نمى‏دهم و تفاوت قیمت هم نمى‏گیرم.

 چهارم: فروشنده در وقت معامله بگوید: این مال را با هر عیبى که دارد مى‏فروشم، ولى اگر عیبى را معیّن کند و بگوید مال را با این عیب مى‏فروشم و معلوم شود عیب دیگرى هم دارد، خریدار مى‏تواند براى عیبى که فروشنده معیّن نکرده مال را پس دهد و در صورتى که نتواند پس دهد تفاوت بگیرد.

 مسأله 2208 - در سه صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبى دارد، نمى‏تواند معامله را به هم بزند، ولى مى‏تواند تفاوت قیمت بگیرد:

 اوّل: آن که بعد از معامله تغییرى در مال بدهد که مردم بگویند: این همان مالى که تحویل گرفته نیست.

 دوم: بعد از معامله بفهمد مال عیب دارد و فقط حقّ برگرداندن آن را ساقط کند.

 سوم: بعد از تحویل گرفتن مال، عیب دیگرى در آن پیدا شود. ولى اگر حیوان معیوبى را بخرد و پیش از گذشتن سه روز، عیب دیگرى پیدا کند، اگرچه آن را تحویل گرفته باشد باز هم مى‏تواند آن را پس دهد. و نیز اگر فقط خریدار تا مدّتى حقّ به هم زدن معامله را داشته باشد و در آن مدّت، مال عیب دیگرى پیدا کند، اگرچه آن را تحویل گرفته باشد، مى‏تواند معامله را به هم بزند.

 مسأله 2209 - اگر انسان مالى داشته باشد که خودش آن را ندیده و دیگرى خصوصیّات آن را براى او گفته باشد، چنانچه او همان خصوصیّات را به مشترى بگوید و آن را بفروشد و بعد از فروش بفهمد که بهتر از آن بوده مى‏تواند معامله را به هم بزند.